beheshti high school class101

وبلاگ کلاس 101دبیرستان نمونه دولتی بهشتی

beheshti high school class101

وبلاگ کلاس 101دبیرستان نمونه دولتی بهشتی

ترجمه درس چهارم

الدَّرسُ الرّابعُ

اَلعِبرةُ

أیُّها النّاسُ مَوکِبُ صاحبِ الْجَلالةِ «قارونَ» الْمُعَظَّمِ فـﻰ الطَّریقِ...اِبْتَعِدوا ! اِبْتَعِدوا !

ـ اَللّهُمَّ خَلِّصْنا مِن شرِّ هذا الطَّاغوتِ!

درس چهارم عبرت

ای مردم کاروان اعلاحضرت قارون بزرگ در راه است. دور شوید. دور شوید.

_ خدایا ما را از شرّ این طاغوت خلاص کن .



ـ إنَّه شَرُّ مَخْلوقٍ!

_ به راستی او بدترین آفریده است .

ـ اُنْظُرْ... لَقَدْ خَرَجَ قارونُ فـﻰ زینَتِهِ!

ـ یا لَیْتَ لَنا ثروةَ قارونَ...!

ـ أخـﻰ! ما الفائدةُ فـﻰ ثَروةٍ وَراءَها لعنةُ النَّاسِ؟! إنّه کافِرٌ بِنعْمةِ اللّهِ.

_ نگاه کن ... قارون با شکوه خارج شد.

_ ای کاش ثروت قارون از آنِ ما بود ... !

_ برادر من! فایده ثروتی که پشت آن لعنت مردم است چیست؟ او نسبت به نعمت خدا کافر است.

ـ علینا الذَّهابُ إلَی قارونَ!

ـ هَلْ یَقْبَلُ النَّصیحةَ ؟!

ـ لا... لا... معلومٌ... هو رجلٌ مُتَکَبِّرٌ.

_ برما لازم است به سوی قارون برویم.

_ آیا نصیحت قبول می کند؟

_ نه ... نه ... معلوم است ... او مرد خود بزرگ بینی است .

ـ علینا أداءُ الْواجبِ... نَحْنُ مُبَشِّروُن و مُنْذِروُنَ... .

_ برما لازم است کار واجب را به جا بیاوریم ما مژده دهنده و بیم دهنده هستم .

فـﻰ قصر قارون :

ـ ماذا تَطْلُبونَ؟

ـ اَلْأمرَ بالْمعروفِ و النَّهْـﻰَ عن الْمُنْکَرِ.

_ در قصر قارون :

_ چه می خواهید ؟

_ امر به معروف و نهی از منکر را (دستور دادن به کار نیک و باز داشتن از کار زشت)

ـ یا قارونُ...

ـ یا قارونُ! أحْسِنْ إلی الْفُقراءِ و الْمَساکینِ و الْمظلومینَ!

_ ای قارون

_ ای قارون به فقیران و بیچارگان و ستمدیدگان نیکی کن .

أنتُمُ الْمؤمِنون بِدینِ موسی ...!

أیُّها الْحارِسُ!

اِدْفَعْ لَهُم دیناراً مِنَ الذَّهَبِ... هم فقراءُ...

شما مـﺆمن به دین موسی هستید ...!

ای نگهبان !

دیناری از طلا (یک دینار طلا) به آنان بپرداز ... آنان فقیرند ...

لا... لا... لا نَطْلُبُ الْمالَ.

﴿ والَّذینَ یَکْنِزونَ الذَّهَبَ والْفِضَّةَ و لا یُنْفِقونَها فـﻰ سبیلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ ألیمٍ.﴾

ـ ماهذه الکلماتُ؟!

ـ اُخرُجوا... اُتْرُکوا قَصْرﻯ.

_ نه ... نه ... پول نمی خواهیم.

_ وکسانی که طلا و نقره جمع می کنند و آن را در راه خدا انفاق نمی کنند آنان را به عذاب دردناکی بشارت بده .

_ این حرفها چیست؟

_ خارج شوید ... قصرم را ترک کنید ...

ـ أنتم مُفْسِدُونَ!

ـ إنَّکَ سَتُشاهِدُ جزاءَ عَمَلِکَ.

_ شما فساد کننده هستید .

_ به راستی که تو سزای کارت را مشاهده خواهی کرد .

بَعْدَ أشْهُرٍ:

ـ سَمِعْتُ أنَّ موسی (ع) دَعا قارونَ إلی طریقِ الْحَقِّ.

چند ماه بعد:

_ شنیده ام که موسی (ع) قارون را به راه حق دعوت کرده است .

ـ نعم... ولکن... هو کافرٌ بِدینِ الْمُرْسَلینَ!

اَلْفِرارَ... اَلْفِرارَ...!

ـ هذه عاقبةُ الْمُکَذِّبینَ!!

ـ ماذا حَدَثَ؟

ـ أنْزَلَ اللّهُ علی قارونَ الْعذابَ... العذابَ...

_ آری ... ولی ... او به دین پیامبران کافر است .

فرار ... فرار ...

_ این عاقبت تکذیب کنندگان است .

_ چه اتفاقی افتاده است؟

_ خدا بر قارون عذاب نازل کرده ... عذاب ...

اَلنَّجْدَةَ... اَلنَّجْدَةَ!

سَأنْفِقُ أموالـﻰ...!

سَأساعِدُ الْفُقراءَ...!

﴿ لاتَ حینَ مَناصٍ﴾

کمک ... کمک!

اموالم رابه زودی انفاق خواهم کرد ...

به زودی به فقیران کمک خواهم کرد ...

هنگام گریز نیست.

و هکَذا ابْتَلَعَتْهُ الأرضُ و ذَهَبَت الزِّینةُ و الْمَوکِبُ و القُصورُ ! و أصْبَحَ قارونُ عِبرةً لِلْأجْیالِ.

و این چنین ، زمین او را بلعید و زینت و کاروان و کاخ هااز بین رفت و قارون عبرتی برای نسل ها شد .

نظرات 3 + ارسال نظر
M.H. 4D سه‌شنبه 1 اسفند 1391 ساعت 09:45 ب.ظ

to vagean ingadr bikari? baba eyval

biya o khoobi kon!!!

مهتا پنج‌شنبه 3 اسفند 1391 ساعت 03:09 ب.ظ

ممنون زینب جان. خیلی عالیه. تا حالا مطلب در مورد عربی تو وبلاگ نداشتیم .مرسی از این که وقت که گذاشتی...

merC az shoma k be webw khodet sar zadi azizam

M.H. 4d دوشنبه 27 خرداد 1392 ساعت 12:27 ب.ظ

hala goftim EYVAL yaani sepas yaani az ma delkhor nabash khahar ;)

delkhor nistam asisam... ;)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد