beheshti high school class101

وبلاگ کلاس 101دبیرستان نمونه دولتی بهشتی

beheshti high school class101

وبلاگ کلاس 101دبیرستان نمونه دولتی بهشتی

ترجمه درس هفتم

اَلدَّرسُ السّابعُ

درس هفتم

هجرت

- احد : خدای یکتا ،

- لا هبل : نه هبل

اِضْرِبْها بِشدَّةٍ!- او را به شدّت بزن!

ـ فی لیله:

در شبی:

ـ اَلأوضاعُ خَطِرَةٌ... الْمُسْلِمونَ فـﻰ عذابٍ.

اوضاع خطرناک است ... مسلمانان در عذابند .

ـ قَتَلَ الْکُفّارُ سُمَیَّةَ بَعْدَ التَّعذیبِ.

کافران سمیّه را بعد از شکنجه کردن کشتند .

_ و زَوجَها یاسِراً کذلک.

و همسرش یاسر را نیز همچنین .

ـ و بِلالٌ تحتَ أشدِّ تَعذیبٍ. ...و عمّارٌ...

- وبلال زیر شدیدترین شکنجه است. ... وعمّار ...

ـ نَحْنُ بِحاجةٍ إلی مَکانٍ أمْنٍ لِنَشْرِ الإسْلامِ.

- ما به جای امنی برای نشر اسلام نیازمندیم.

ـ یا رسولَ اللهِ! اِبْحَثْ عَنْ طَریقٍ لِحَلِّ هذه الْمُشکلةِ.

- ای رسول خدا! دنبال راهی برای حلّ این مشکل بگرد.

ـ رَبَّنا إنَّنا فقراءُ لِما تُنزِلُ إلَینا مِنْ خَیرٍ.

- پروردگارا ، ما به آنچه از خیر بر ما نازل می کنی نیازمندیم.

ـ فأمَرَ اللهُ الْمُسلمینَ و الْمسلماتِ بالْهجرة.

- پس خداوند به مردان و زنان مسلمان دستور داد هجرت کنند .

﴿إنَّ أرْضـﻰ واسِعةٌ, فإیّاﻯَ فاعْبُدونِ﴾

- همانا زمین من وسیع است پس تنها مرا بپرستید.

ـ فـﻰ الْحبشةِ حاکمٌ عادلٌ و مُوَحِّدٌ.

رُوْساءُ قریشٍ: أنتم صامِتونَ!... هذا عجیبُ!!

- در حبشه حکمران دادگر و یکتا پرستی وجود دارد .

رﺋیسان قریش: شما ساکتید! ... این شگفت است!

ـ اَلّذینَ هاجَروا إلی الْحبشةِ سَوفَ یَخْلُقونَ لَنا الْمشکلاتِ.

- کسانی که به حبشه مهاجرت کرده اند برایمان مشکلات خواهند آفرید.

ـ قَسَماً بِاللّاتِ و الْعُزَّی سَنُرْجِعُ مَنْ هاجَرَ و نُعَذِّبُهُ.

- س.گند به لات و عزّی هر کسی را که مهاجرت کرده است به زودی بر خواهیم گردانید و او را شکنجه می کنیم .

ـ نَبْعَثُ رسولاً مع هدایا إلی حاکمِ الحبَشَةِ و نَطْلُبُ مِنْهُم تسلیمَ الَّذینَ ذَهبوا إلی هُناکَ.

- فرستاده ای را همراه هدیه هایی به سوی حاکم حبشه می فرستیم و از آنان می خواهیم کسانی را که به آنجا رفته اند به ما تحویل دهند .

ـ طیِّبٌ... اَلتَّطمیعُ مِن عادتِنا.

- خوب است ... به طمع انداختن ، عادت ماست.

عندَ حاکمِ الحبَشَةِ:

ـ سیِّدﻯ! عددٌ مِنْ شَبابِنا خَرجوا مِنْ دینِنا.

و ما نَطْلُبُ منکَ هو تَسْلیمُهُمْ إلَینا.

- نزد حاکم حبشه :

- آقای من! عدّه ای از جوانان ما از دینشان خارج شده اند.

و آنچه را از تو می خواهیم این است که آنان را به ما تحویل دهی.

اَلمهاجرونَ عنْدَ الحاکمِ.

ـ اَلسَّلام عَلیکُمْ!

ـ أهلاً و مَرْحَباً بکُم.

مهاجران نزد حاکم هستند.

- سلام بر شما.

- خوش آمدید.

ـ اُنْظُروا... هؤلاءِ لایَسْجُدونَ لِلْحاکِم... إهانةٌ...

- نگاه کنید ... اینان برای حاکم سجده نمی کنند ... اهانت ...

ـ دینُنا لا یَسْمَحُ لنا بِالسٌّجودِ إلّا لِلّهِ الّذﻯ خَلَقَنا.

ـ ما هو دینُکُم؟

- دین ما به ما اجازه نمی دهد که جز در برابر خدایی که ما را آفریده است، سجده کنیم.

- دین شما چیست؟

ـ إنَّ اللهَ بَعَثَ إلینا رسولاً یأمرُنا بالصِّدقِ و أداءِ الأمانةِ و الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ وَیَمْنَعُنا عن ارْتکابِ الْمَعاصـﻰ و یأمُرُنا بِإقامةِ الصَّلاةِ و أداءِ الزکاةِ...

- خدا پیامبری را به سوی ما فرستاد که ما را به راستگویی و ادای امانت و وفای به عهد فرمان می دهد و ما را از ارتکاب گناهان منع می کند و ما را به برپا داشتن نماز و ادای زکات فرمان می دهد.

ـ قَسَماً بِرَبِّـﻰ, هذا دینُ الْمُوَحِّدینَ...

یا رسولَ قُریشٍ! اِرْجِعْ! اَلّذین دَخَلوا بِلادﻯ فَفـﻰ أمنٍ و راحةٍ.

- سوگند به پروردگارم، این دین یکتا پرستان است ...

ای رسول قریش! برگرد! کسانی که وارد سر زمین من شده اند در امنیّت و آسایش هستند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد